استاداکبرنژاد در این مصاحبه تصریح میکند “اگر کسی فکر میکند که با سنت توسل و دعا میتواند جلوی سنتهای طبیعی و اجتماعی عالم بایستد؛ اشتباه میکند و مدام از این سنتها سیلی میخورد. خداوند وقتی میبیند ملتی بیمسئولیت است و درست عمل نمیکند ابایی ندارد میلیونها نفر از آن ملت کشته شوند. ما ملتی هستیم که قوانین خدا را که ناموس خدا هستند را به بازی گرفتهایم و فکر میکنیم میشود دور زد.
این استاد حوزه میگوید: گرفتاری ما از جایی شروع شد که دولتها در چشم ما از ملت بزرگتر شدند، تصورمان این شد که دنیای سیاست جاییاست که روشن و خاموش کردنش بهدست بالاییهاست. در حالی که مردم بزرگند، ما حواسمان نیست که تغییر در پدیدههای اجتماعی کلان دیربازدهاند و نباید انتظار داشت با یک رای ندادن و اعتراض همه چیز درست شود. اگر بدانیم که مسئلههای کلان و ملی، پاسخ ملی و همگانی میخواهد نه فردی، انتظارمان درست میشود. ما به پاسخ ملی نیاز داریم و پاسخ فردی جوابگو نیست و این یعنی مقاومت مدنی، یعنی بخش کثیری از جامعه پاسخهای مشترک به حاکمیت بدهند. مثلاً اگر به قشری، چون معلمها آسیب و ظلمی رسید، باید همه ملت کنارشان باشند و یا اگر با سیاستهای حاکمیت در حوزه خارجی مشکل داریم مقاومت مدنی میگوید فردی نباید حرف زد، چه اشکالی دارد روزی را به عنوان نماد مخالفت با این رویکرد اعلام میکردیم. اگر حاکمیت این هشدارهای جدی را به طور مرتب و متراکم دریافت کند خضوع میکند. ما راه دومی نداریم. ملت باید پاسخهای ملی بدهند؛ نه برای براندازی که آن را به ضرر کشور و ملت میدانم و نه با خشونت بلکه کاملاً مدنی که حتی خون از دماغ یک انسان هم نریزد.
امروز ما هم مقصر هستیم، زیرا انگار با ظالم مشکل داریم نه با ظلم، ظلم اذیتمان نمیکند انگار اگر به من ظلم نشد مسئلهای نداریم و با مظلوم همراهی نمیکنیم.
استاد اکبرنژاد معتقد است در شرایط امروز تقیه جایگاهی ندارد و زمان، زمان تقیه نیست؛ و قرار شد به این سوال در گفتگوی بعد به طور مبسوط بپردازیم.